بداهه سازی در تسهیلگری
1400-12-06تفکر واگرا و همگرا
1401-03-17قدمت تئاتر بداههسازی[1] به دوران رنسانس ایتالیا در دهه 1500 برمیگردد، زمانی که گروههایی از بازیگران گردشگر، قطعات تئاتری را اجرا میکردند که شامل خط داستانی ثابت، شخصیتهای استوک و چارچوبی صرف از یک فیلمنامه بود. امروزه، تعریف مرسوم بداههسازی، یا به اختصار Improv، «اجرای بدون فیلمنامه» است. اجزای سازنده این نوع مدرن بداههسازی به شکلهای مختلفی به عنوان سازهها، بازیها یا فعالیتها شناخته میشوند مانند ساختن داستانی در لحظه توسط شرکتکنندگان که هر نفر یک کلمه در لحظه به کلمهای که فرد قبلی گفته اضافه می کند، یا استفاده از یک شیء یا تصویر بعضا غیرمرتبط به موضوع و پرسیدن سوالاتی از شرکتکنندگان که جرقه پاسخگویی به آنها از همان تصویر یا شیء نشات می گیرد.
بازیهای بداههسازی منابع فوقالعادهای برای تسهیلگران هستند، زیرا از شرکتکنندگان میخواهند که به تجربهای که اتفاق میافتد پاسخ دهند. این لحظه درگیر شدن و خودانگیختگی جرقههای کشف، ابراز خلاقانه، خنده مشترک و تغییر رفتار را ایجاد میکند. بداههسازی هیجان انگیز، ترسناک، چالش برانگیز، فوق العاده لذت بخش و متناقض است.
مهارتهایی که شرکت کنندگان بداههسازی را موفق میکنند، ارتباط مستقیمی با مهارتهایی دارند که همه روابط را موفق میکنند. اینها شامل گوش دادن، موافقت، پذیرش آنچه به فرد داده میشود، شراکت، کمک به دیگران برای موفقیت، رها کردن نیاز به دانستن نتیجه از قبل، رها کردن انگیزه برای تصدیق شخصی، اعتماد، خودانگیختگی، خودباوری، مقابله با ترس و دانستن اینکه لازم نیست همه این کارها را خودتان انجام دهید، هستند.
این فرآیندهای مثبت و مشارکتی که در پس آن فعالیتهای یادگیری ساده پنهان شدهاند، به عنوان میکروسکوپ نیز عمل میکنند و به شرکتکنندگان اجازه میدهند تا زیر سطح رفتارهای فردی و گروهی خود را ببینند. آنها در شناسایی رفتار موثر هستند زیرا از شرکتکنندگان میخواهند که به رویدادی که در لحظه رخ میدهد واکنش دهند. این لحظه تعهد برنامهریزی نشده چیزهای زیادی در مورد اعتقادات و نگرش مشارکتکنندگان نشان میدهد زیرا آنها به روشی صادقانه پاسخ میدهند.
اهمیت بداهه سازی در تسهیلگری
استفاده از بداههسازی در تسهیلگری به این معنی است که بررسی فرآیند مهمتر از نتیجه است. هیچ پاسخ صحیح یا نادرستی وجود ندارد، بنابراین تنها چیزی که برای بررسی باقی میماند، فرآیند است. هر فردی تجربه یا نظر خود را میگوید. همه معتبر هستند زیرا با در نظرگیری درک هر فرد، هر یک درست است. همانطور که حقایق و واقعیتهای مختلف ارائه میشود، اعضای گروه میبینند که حقیقت چگونه میتواند سیال باشد و چگونه ایدههای از پیش تعیینشده یا باورهای مستحکم آنها ممکن است مانع دستیابی به نتایج مورد نظرشان باشد. بداههسازی رفتار را از سطح ناخودآگاه به جایی می رساند که قابل مشاهده است.
به علاوه اینکه دیگران بگویند که فرد باید تغییر کند و چگونه این کار را باید انجام دهد، اغلب منجر به سرپیچی، تدافع و انکار میشود. خودیابی در مورد مزایای تغییر و همچنین دیدن روشهای مختلف بودن و رفتار از طریق توضیحات بداههسازی روشهای بسیار مؤثرتری برای اصلاح رفتار هستند.
یکی دیگر از مزایای بازیهای بداههسازی نسبت به دیگر انواع فعالیتهای ارتباطی این است که درسهای بازی برای تماشاگران به همان اندازه که برای بازیکنان واضح است مشخص است. تماشای بازی بداههسازی برای مخاطبان به همان اندازه که برای بازیگران جالب است، جالب می شود. بسیاری از تماشاگران در طول بازی خودشان را جای بازیکننده میگذارند و از این طریق بازی را همراهی میکنند. آنها سطحی از شدت و درگیری مشابه شرکتکنندگان را تجربه میکنند، بنابراین احساسات برای تماشاگران به همان اندازه قدرتمند است که برای شرکتکنندگان. بنابراین تماشاگر و بازیکن هر دو از طریق یک تجربه تغییر شکل میدهند. این بدان معناست که کسانی که تصمیم میگیرند «بازی» نکنند، همچنان میتوانند از توضیح فعالیت و بنابراین در یادگیریهای جلسه شرکت کنند. همچنین به این معناست که تسهیلگر نیازی به جنگ قدرت بر سر اینکه چه کسی شرکت میکند و چه کسی شرکت نمیکند، ندارد.
چهار مرحله برای بداههسازی موفق
به نظر مخاطب، بداههسازان نظم را از بینظمی، عقل را از بیهودگی و هماهنگی را از اختلاف ایجاد میکنند. در حقیقت، در دیوانگی ظاهری بداههسازی روشی وجود دارد. بله، چیزی از هیچ ایجاد میشود، اما فرآیند تحقق آن باید آموخته و تمرین شود. در بداههسازی، چارچوبی که ساختار را تعریف میکند، در واقع در خدمت گسترش امکانات به جای محدود کردن آنها با اجازه دادن به شرکتکنندگان برای تمرکز بر فرآیند به جای نتیجه است. این فرآیند شامل چهار مرحله است که برای موفقیت در بداههسازی ایجاد می شود:
تمرکز
- حضور داشته باشید. در مقابل میل به برنامه ریزی از قبل، ارزیابی یا پیش بینی آنچه سایر بازیکنان انجام خواهند داد مقاومت کنید.
- در چارچوب دستورالعملهای ساختار بمانید. سادگی چارچوب باعث می شود که به راحتی به آن پایبند باشید.
پذیرش
- هر آنچه از طرف دیگران به شما داده میشود را بدون سوال یا انکار دریافت کنید.
- لازم نیست با هر چیزی که پیشنهاد میشود موافقت کنید، اما باید آن را بپذیرید. این یک مفهوم اساسی در موفقیت بداههسازی است.
ساختن
- وقتی ایدهای را پذیرفتید، به آن اضافه کنید. آن را حمایت کنید و به پیشرفت کار کمک کنید.
- از تلاش برای انجام «درست» یا بهترین مشارکت خودداری کنید. هر چیزی که شما پیشنهاد دهید باید توسط دیگران پذیرفته شود.
رهایی
- تلاش برای کنترل نتیجه ساختار بداههسازی بیهوده است. مشارکت کرده و سپس رها کنید.
- بداههسازی را با درگیری زیاد و دلبستگی کم تمرین کنید.
که تسهیلگر نیازی به جنگ قدرت بر سر اینکه چه کسی شرکت میکند و چه کسی شرکت نمیکند، ندارد.
سه پارادوکس بداههسازی
برای کمک به گروهها برای درک اصول اساسی بداههسازی، ارائه مفاهیم به ظاهر متناقض زیر مفید است. همچنین، اینها مفاهیم اساسی برای ایجاد اعتماد به نفس در استفاده از بازیها هستند.
1.خودانگیختگی را تمرین کنید
خودانگیختگی را میتوان مانند سایر مهارتهای شناختی با تمرین توسعه داد. به عنوان مثال، تسلط به زبان جدید با تمرین به دست میآید. از آنجایی که بداههسازی خودانگیختگی را تشویق میکند، میتوان آن را تمرین کرد.
2. آزادی را از طریق ساختار تجربه کنید
باوری که در مورد بداههسازی وجود دارد این است که هیچ ساختاری ندارد و در ظاهر بینظم است. حقیقت این است که هر بازی بداههسازی ساختار سادهای دارد. این ساختار است که آزادی فوق العادهای را در انجام بازی فراهم میکند. به عنوان مثال، «یک کلمه در یک زمان» به عنوان بازی توصیف میشود که در آن بازیکنان باید داستانی بسازند که قبلاً هرگز گفته نشده است. آنها باید این کار را با گفتن یک کلمه در یک زمان انجام دهند. به عنوان مثال، صد گروه سه نفره هر کدام میتوانند همزمان بازی کنند، که هر گروه با همان عنوان شروع میکند. هر گروهی با استفاده از این ساختار ساده داستان متفاوتی خواهد ساخت.
3. با رها کردن احساس کنترل کنید
اغلب اوقات، نمیتوان پیش بینی کرد که شخص در مرحله بعدی بازی چه خواهد گفت یا چه خواهد کرد. تلاش برای ایجاد پاسخ خاص یا کنترل نتیجه بیهوده است. کلید موفقیت در بداههسازی این است که نیاز به دانستن اینکه در نهایت به کجا خواهید رسید را کنار بگذارید و فقط ساختار را دنبال کنید. ناامیدترین بازیکنان در «یک کلمه در یک زمان» کسانی هستند که چگونگی پیشرفت داستان یا ارزش مشارکت همبازی را در نظر دارند. هنگامی که نیاز به کنترل فرآیند و نتیجه کنار گذاشته شد، ناامیدی به احساسات آرام تبدیل میشود. اعتماد به فرآیند و دانستن آن بدون توجه به اینکه چگونه به نتیجه میرسد، روشی بسیار قدرتمند است.
[1] Improvisation
Source: IAF Handbook
ترجمه شده توسط: گلی احمدی فرد